متن پادکست:
شنیدم یه پدری پسرش رو نصیحت میکرد، میگفت: پسرم توی این دوره زمونه تا میتونی زرنگ باش (البته منظورش دزد و کلاهبردار و کلّاش بود). الآن هرکی ساده باشه کلاش پس معرکهاس (البته منظورش از ساده هم آدم راستگو و اهل حروم و حلاله).
وای بر پدران آخرالزمان!!
دلم میسوزه به حال پدرایی که این طور آخرت بچههاشون رو فدای دنیای بیارزششون میکنن.
همین میشه، آره آقا همین میشه که این روزها صحنههایی از کارای مردم رو میبینیم که زیرش نوشته.
«واقعا ما کِی این طوری شدیم؟!»
اگر ما بزرگتر داشتیم، بزرگتری که هر وقت پا کج میذاشتیم ببرتمون یک گوشه گوشمون رو بپیچونه بگه پسرجان از عاقبت کارت بترس. بزرگتری که کلامش ما رو یاد خدا و قیامت بندازه، بزرگتری که حرمتش، حرمت باشه و دستش، برکت باشه و کلامش، حکمت.
نداریم، نداریم. نه! یادمون رفته، یادمون رفته خدا یک امامی برای ما فرستاده که اگر حکومتش رو بپذیریم، خوب بلده برامون بزرگتری کنه.
یادمون رفته بزرگتر واقعی اونیه که خدا به عصمتش تضمین داده، گفته از کتاب من جدا نمیشه و شرطِ ورود به دژِ محکمِ منه.
پس بشنوید نصیحتهای مردی رو که قیام کرده تا هرآن چه یادمون رفته رو به یاد بیاریم. مردی که میخواد برای ظهور امام مهدی علیه السلام زمینهسازی کنه. اینها بخشی از نامه دوم علامه منصور هاشمی خراسانیه که یکی از یارانش رو از دنیاگرایی بر حذر میداره:
«ای عبد الله! تو نیز دنیا را بشناس؛ زیرا کسی که چاه را میشناسد خود را در آن نمیاندازد و کسی که از زهر آگاه است آن را نمینوشد.»
«ای عبد الله! من دنیا را به تو میشناسانم. دنیا چون زنی است که کابین او مرگ است یا روسپی بیآبرویی است که اجرت او ننگ است. زنهار! او را به همسری نگیر و با او همبستر نشو؛ چرا که این بیوفا، شوهرانش را کشته و میراثشان را به تاراج برده و عاشقانش را خواب کرده و داراییشان را به سرقت برده است. زنهار! با آرایش خود دلت را نرباید و با عشوههایش تو را نفریبد.»
ایشان بعد از این که در این نامهی فوقالعاده بدیای دنیا رو کامل متذکر میشه و خصلتهای نیکوی یاران امام مهدی رو به یاد مردم میاره اینطور میفرماید که:
«ای عبد الله! آیا میپنداری کسانی که دعوت من را اجابت میکنند و به یاری من میشتابند امیدوارند که به بهرهای در زندگی دنیا دست یابند؟! چنین نیست؛ چراکه آنان میدانند من دنیایی ندارم تا به آنان بدهم و به همراه من جز بیداری شب و دوندگی روز نخواهند داشت، ولی آنان بهشتهایی را میجویند که از زیر آنها نهرها جاری است و از آتشی میگریزند که هیزم آن مردم و سنگ گوگرد است؛ یا میپنداری کسانی که با من میستیزند و به دشمنانم یاری میرسانند امیدوارند که به بهرهای در آخرت دست یابند؟! چنین نیست؛ چراکه آنان میدانند از ارباب دنیا جانبداری میکنند و در خدمت زورمندان و زردارانند و نصیب آنان در آخرت جز آتش نیست. پس مردم را واگذار تا راه خویش را انتخاب کنند؛ چراکه آنان را گزیری از انتخاب نخواهد بود.»
وای! وای بر کسانی که با ایشان دشمنی میکنن در حالی که کلام ایشون رو میشنون و جز این نیست که هر وجدان بیداری این کلام حق رو تصدیق میکنه.
ولی به جرات میتونم بگم اکثر کسانی که در حال دشمنی با ایشون هستن حتی یک بار هم گفتار ایشون رو نخوندن، حتی یک بار هم گفتار ایشون رو مطالعه نکردن و الا مثل بزرگانشون موضعشون نهایت سکوت بود.
«ای عبد الله! ما امروز به راه افتادهایم تا دَین خود به آل محمّد را ادا کنیم و به خدا سوگند در این راه استقامت میورزیم و از ملامت ملامتگری نمیهراسیم. مقصود ما از این حرکت، زمینهسازی برای ظهور مهدی است. مقصود ما ایجاد امکان برای حاکمیّت اوست. پس هر که امروز با ما باشد، فردا نیز در کنار ما خواهد بود و ما فردا در کنار کسی خواهیم بود که امروز به سویش در حرکتیم. پس پیشی بگیرید از یکدیگر -خدا شما را رحمت کند-؛ چراکه بندگان شایستهی خدا هستید؛ همانها که در زمین ضعیف شمرده میشوند و خدا نمیخواهد جز اینکه بر آنان منّت نهد و جهان را میراثشان قرار دهد. پیشی بگیرید از یکدیگر در یاری مردی که شما را به بهترین راهها رهنمون میشود و به بهترین روشها دلالت میکند و به بهترین مقاصد فرا میخواند، بیآنکه از شما مزدی بطلبد یا دربارهی خود ادّعایی بنماید.»