اسلام دین تعقل و علم آموزیه. اما در دوره و زمونهی ما مسلمونا روحیهی تحقیقو کنار گذاشتن و به جای اون تقلید از علما رو جایگزین کردن. البته که تقلید کار آسونتریه و سختیهای تحقیق رو نداره، اما فارغ از سختی و آسونی، برای اینکه بدونیم تقلید کار درستیه یا نه، باید ابتدا ببینیم تقلید دقیقاً چه تعریفی داره.
تقلید در لغت به معنای «قلاده به گردن انداختن» است[۱]. یعنی مقلد نمیدونه فتوایی که به اون عمل میکنه حقه یا باطل. به همین خاطر درست و غلطشو مثل قلادهای به گردن مجتهد میندازه یا مسئولیت شرعیشو به دوش مجتهد میگذاره. اما تقلید در اصطلاح به معنای عمل کردن به فتوای مجتهد بدون علم به دلیلش هست[۲]. به عبارت دیگه همونطور که حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی تعریف میکنن، تقلید به معنای «پیروی از گفته و کردهی کسی بدون دلیل» است.
حالا که معنای لغوی و اصطلاحی تقلید رو فهمیدیم، بیاین چند سوال از خودمون بپرسیم.
آیا عقلاً و شرعاً ما میتونیم مسئولیت درست یا غلط بودن عقاید دینی و اعمال شرعی خودمون رو به دوش کس دیگری بندازیم؟
اگر با تقلید از یک فرد دچار گمراهی در عقاید یا کجروی در اعمال دینی شدیم، خداوند در روز قیامت عذر ما را میپذیرد؟
آیا اگر امکان تحقیق داشته باشیم و راهش رو یاد بگیریم، بهتر نیست که ریسک نکنیم و تقلید رو رها کنیم؟
ادامه دارد…
سایر قسمتهای این مجموعه:
بررسی جایگاه تقلید در اسلام؛ قسمت دوم
- ۱ . ↑ چنانکه در تعریف آن گفتهاند: «هو تعلیق القلادة و نحوها فى العنق» (نگاه کنید به: العین، ج۵، ص۱۱۷؛ الصحاح، ج۲، ص۵۲۷؛ القاموس المحیط، ج۱، ص۳۳۰؛ تاج العروس، ج۵، ص۲۰۵)
- ۲ . ↑ آن طور که گفتهاند: «انّ التقلید قبول قول الغیر من غیر حجة» (معارج الأصول، ص۱۹۹)؛ «هو أخذ قول الغیر و رأیه للعمل به فی الفرعیات…بلا مطالبة دلیل علی رأیه» (کفایة الأصول، ص۴۷۲). همچنین نگاه کنید به: رسائل الشریف المرتضی، ج۲، ص۲۶۵؛ نهایة الأحکام، ج۱، ص۳۹۸؛ معالم الدین فی الأصول، ص۲۴۲