عدم حجّیت خبر واحد
تاریخ: پنج شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۷
منتقد: انا رافضی و افتخر
مدافع: حسن میرزایی
قابل توجّه مخاطبان عزیز!
به منظور تنویر اذهان و تفهیم بهتر مطالب ارائه شده در این مناظره صوتی، چند توضیح کوتاه میتواند مفید باشد:
۱ . هیچ تردیدی در عدم حجّیت ظنّ علی الاطلاق نیست، اما برخی فقها ادّعا کردهاند خداوند برخی ظنون را حجّت دانسته است و نام آن را «ظنّ خاص» گذاشته اند؛ یعنی ظنّ معتبر شرعی! پس «ظنّ خاص» ظنّی است که ادّعا میشود برای حجّیت آن دلیل شرعی وجود دارد و شرع آن را از زیر مجموعه مطلق ظن خارج کرده است. نمونه بارز و مصداق عمده چنین ظنونی که محلّ بحث ما بود، ظنّ حاصل از اخبار آحاد است که اختلاف بزرگی هم میان متقدّمین و متأخّرین شیعه درباره آن وجود دارد و از همین رو اهمیت بیشتری نسبت به سایر ظنون دارد. لذا عمده مسأله و نزاع درباره ظنّ خاص، معطوف به ظنّ حاصل از اخبار آحاد است.
۲ . منتقد ادّعا کرد نظریه ولایت فقیه، مورد قبول و توافق همه علمای شیعه است، در حالی که این کذب و افترایی آشکار است؛ زیرا بزرگانی مانند آخوند خراسانی، احمد خوانساری، سید محسن طباطبایی حکیم، عبدالکریم حائری یزدی (شیخ مؤسّس)، سید رضا زنجانی، سید محمد روحانی و بسیاری دیگر با این نظریه مخالفت کامل داشتند و هیچ یک از شؤون ادّعایی را از باب ولایت برای فقیه نمیپذیرفتند.
۳ . مناظره کننده محترم اموری مانند وثاقت راوی را از قرائن قطعی و علم آور روایات دانست؛ در حالی که این تنها سخن اخباریان افراطی شیعه و اهل حدیث سنّی است که مکابره در برابر محسوس شمرده میشود. اهل علم به خوبی میدانند که وثاقت راوی جزء قرائن قطعیه نیست و خبر واحد ثقه مفید ظن است، نه مفید یقین. همچنانکه محقّق حلّی خبر واحد ثقه را غیر از خبر محفوف به قرائن قطع آور میشمارد. (المعتبر، ج۱، ص۹۴.) وانگهی اگر وثاقت راوی جزء قرائن باشد، از قرائن ظنّی است؛ زیرا وثاقت راوی مساوی با عصمت او نیست، بلکه فرد ثقه ممکن است لزوماً حافظه خوبی نداشته باشد یا دچار خطا و نسیان در روایت شده باشد.
۴ . خبر محفوف به قرائن قطعی، به خبری می گویند که شواهد یقینی در پیرامون آن وجود دارد؛ مثلاً کسی خبر دهد زید از دنیا رفته است؛ این خبر به خودی خود یقین آور نیست، اما ناگهان صدای شیون و زاری از خانه زید بلند شود و جنازهای را از خانه بیرون آورند، در این جا به کمک این قراین، به مرگ زید علم و یا اطمینان پیدا میشود. (نگاه کنید به: ویکی فقه، ذیل عنوان «خبر محفوف به قرینه»)
یا مثلا نامهای منتسب به امام معصوم میآورند، لکن این خبر واحد است؛ اما گیرنده نامه وقتی به نامه نگاه می کند دست خط و مهر امام را میشناسد و قطع حاصل می کند که این نامه از سوی خود امام صادر شده است.
۵ . ادّعای منتقد مبنی بر آنکه فقهای امروز، «خبر واحد بما هو خبر واحد» را حجّت نمیدانند و تنها خبر واحد محفوف به قرائن قطعی را حجّت میدانند، کذب محض و حاکی از کم سوادی و بیخبری ایشان نسبت به اقوال فقهای متأخّر است. توضیح آنکه برخی قدما به جهت عدم وجود دلیل قطعی بر اعتبار خبر واحد، منکر حجیت آن بودهاند، لیکن پس از ابن ادریس تا کنون قائلی برای آن یافت نشده است. بنابر این، همۀ متأخران و معاصران و نیز بسیاری از قدما- به جهت قیام دلیل قطعی بر اعتبار خبر واحد- قائل به حجیّت آن هستند (نگاه کنید به: نهایة الدرایة (سید حسن صدر)، ص۲۷۶-۲۷۸؛ اصول الفقه، مظفر، ج۲، ص۶۳-۶۵.) این نشان میدهد که دیدگاه حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی دیدگاهی کاملاً متفاوت با دیدگاه فقهای معاصر و متأخّر و موافق با دیدگاه علمای متقدّم شیعه است.
والسلام علی من اتّبع الهدی