در سه قسمت قبل، مسئلهی تقلید رو از منظر اسلام به صورت کامل بررسی کردیم. دیدیم که اسلام نه تنها تقلید رو تأیید نمیکنه، بلکه اون رو کاملاً رد میکنه و پیشوایان اسلامی هم با تأکید زیادی ما رو به سوی تحقیق، طلب علم و تفقّه در دین دعوت کردن. اما احتمالاً تا الان این سؤال براتون پیش اومده که پس قضیهی رجوع به متخصص چی میشه؟ یعنی مگه نیاز نیست که در هر رشتهای ما به متخصص همون رشته مراجعه کنیم؟ اگه بخوایم یک خونه بسازیم به معمار و بنا مراجعه میکنیم. اگه بخوایم یک دست لباس بدوزیم به خیاط مراجعه میکنیم. یا اگه مریض شدیم، به دکتر مراجعه میکنیم. به همین ترتیب، اگر در امور دینی چیزی رو نفهمیدیم باید به متخصص امور دینی یعنی فقیه و مجتهد مراجعه کنیم. این مهمترین حرف طرفداران تقلیده. اونا میگن همهی مردم که نمیتونن کار و زندگیشونو رها کنن و برن درس حوزه بخونن. جامعه دکتر و مهندس میخواد، یک عده رفتن درس دین خوندن و متخصص شدن. طبیعتاً بقیه میتونن در امور دینی به اونا رجوع کنن.
در جواب این شبهه، باید به چند نکته دقت کنید.
نکتهی اول: وقتی ما از تحقیق و تفحص در امر دین صحبت میکنیم، لزوماً منظورمون رفتن به حوزه و خوندن درسای سخت و پیچیده و غالباً غیر ضروریش نیست؛ بلکه منظور ما اینه که مردم باید عقاید و احکام دینشون رو با دلایل یقینی بدونن و بفهمن و این کار با کمی دقت و حوصله و مطالعه و چه بسا با سؤال از یک عالم متعهد و مسلمان هم انجام میشه. عالمی که خودشو موظف بدونه سؤال شرعی مخاطبو همراه با دلایل یقینی پاسخ بده.
نکتهی دوم: مسائل عرفی و دنیوی قابل قیاس با مسائل شرعی و اخروی نیست. چون یک اشتباه در امور عرفی نهایتاً به دنیای ما آسیب میزنه، اما خطا در امور شرعی باعث زیان رسیدن به آخرت و عاقبت ما میشه و روشنه که این دو ضرر و زیان قابل مقایسه نیستن. به عبارت دیگه، شما نمیتونید بگید چون من برای سردرد و کمردرد به پزشک مراجعه میکنم یا برای چکه کردن سقف خونه به بنا مراجعه میکنم، پس برای دینمم باید از یک مجتهد تقلید کنم. اینو بهش میگن، قیاس مع الفارق.
نکتهی سوم: همونطور که در قسمتای قبل گفتیم، اسلام دین تحقیق و تعقل و علم آموزیه و گمان و تخمین در اون جای نداره. به همین خاطر، متخصص در امور دینی کسی نیست که پیروی ازش موجب «گمان» بشه، بلکه همونطور که حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی در کتاب ارزشمند «بازگشت به اسلام» فرمودند: «متخصّص در نگاه عاقلان، بسته به موضوعی که دربارهی آن به او رجوع میکنند، متفاوت است و در نگاه آنان، متخصّص در دین کسی است که رجوع به او آنان را به یقین میرساند، مانند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم، نه کسی که رجوع به او تنها مفید ظنّ است، مانند مجتهد» (بازگشت به اسلام، ص۴۸). از اینجا معلوم میشه که رجوع عقلا به متخصص کار درستیه، ولی مصداق متخصص در دین، مجتهد و فقیه نیست، بلکه اون کسیه که از طرف خداوند فرستاده و منصوب شده و به عبارت دیگه، مرجع صدور علم دین خداونده. خداوند تنها خلیفهی خودشو به عنوان متخصص در دین تعیین کرده. پس اگر قصد دارید به متخصص رجوع کنید، بشتابید تا با کاروان «سیاه پرچمان خراسان» به رهبری حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی، به اتفاق هم بریم به سمت متخصّص واقعی. نه اینکه کسانی که متخصّص واقعی نیستن رو به جای خلیفهی خداوند قرار بدیم. و نکتهی آخر اینکه اگر میخواید دست از تقلید بردارید و اهل علم بشید و احکام دینتون رو به صورت یقینی و همراه با دلیل بفهمید، میتونید به پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی (www.alkhorasani.com)، بخش «پرسشها و پاسخها» مراجعه کنید.
پایان.
سایر قسمتهای این مجموعه: