بسم الله الرحمن الرحیم
بازخوانی آزادی از مقاله عصر وارونه نوشته آقای الیاس حکیمی.
عجب روزگار عجیبی شده. آدم سر در نمیاره از خلق و خوی این مردم. عوض شدند، معیارهاشون، محبوب هاشون، سلیقه هاشون، ذائقه هاشون وارونه شده. به دنبال شراند و از خیر فراری اند. اگر یک غول بی شاخ و دم بخواد بیاد مال و جانشون رو بگیره همه عاشقش میشند ولی اگر عالمی خیرخواه و بی ادعا با هزار علم و حکمت بیاد به طرفشون باهاش دشمنی میکنند. حقیقتا که آخرالزمان شده. همون عصری که گذشتگان همیشه ازش وحشت داشتند و به خدا پناه میبردند.
کتاب بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی رو مطالعه کردم دیدم عجب کتاب مفید و ارزشمندیه. گفتم بگذار به همه دوستان و اطرافیانم معرفی کنم تا اونها هم استفاده کنند. اما عکس العمل های محیرالعقولی که از این مردم دیدم سینم رو تنگ کرد.
چقدر عجیبه!… چقدر عجیبه وقتی یکی پیش تو ناله و فغان میکنه از انحطاط جوامع و انحراف مذاهب و عملکرد مسلمونا، بعد وقتی کتاب بازگشت به اسلام رو بهش معرفی میکنی میگه گرفتارم. میگی بابا چاره همه مشکلات و دوای همه دردات توی این کتابه. میگه باشه اگر فرصت کردم میخونم.
چقدر دردآوره وقتی این کتاب عظیم القدر رو به یک انسان به ظاهر اهل مطالعه و تحقیق میدی میگی بخون تا بهترین کتاب عمرت رو خونده باشی، میگه اسم نویسنده اش چیه؟ مدرکش چیه؟ کجا درس خونده؟ شاگرد کیه؟ نمیدونم کی تاییدش کرده؟
به یک بچه مسلمونی هم معرفی میکنی میگه فعلا درگیرم واسه فلان مراسم مذهبی. باشه تا هفته دیگه. هفته بعد هم که ….
نمیدونی بخندی یا گریه کنی وقتی کتاب رو به یک عالم اهل درس و بحث معرفی میکنی و بعد میگه من این کتاب رو به یک نفر که رمل و جفر و تلسم میدونست و افکار مردم رو میخونه و چشم برزخی داره دادم گفته این کتاب شیادیه!!! . وای خدای من! صاحب رمل و جفر وطلسم که دکان فکر خونی راه انداخته شیاد به حساب نمیاد و نویسنده کتابی عقلانی مبتنی بر قرآن و سنت متواتر پیامبر صلی الله علیه و آله شیاد شمرده میشه اونهم به حکم صاحب رمل و جفر و طلسمات؟!.
یکی هم کتاب رو پیش استاد طریقتش میبره و استادش هم بدون خوندن کتاب به سرعت میگه من این شخص رو میشناسم. این در عراقه و دروغ گوئه و اسمش هم احمدالحسنه.
یک آدم جویای حقیقتی هم بعد یک ماه و اندی تازه میبینی به صفحه نود میرسه و ادامه بحث هم از حوصله ایشون خارجه. اصلا معلوم نیست این آدم جویای چی بوده تا الان؟!
به دوست چندین و چند سالت هم که میگی یک دفعه ارتباطش رو کامل باهات قطع میکنه. انگار به شبکه جاسوسی برخورد کرده!
اگه دنیا سرت خراب بشه برات بهتر از دیدن این واکنش های عجیب از این مدعیان مسلمونیه. این چه وضعیه که به عالم و عامی و صغیر و کبیر این امت میدی میگی بخون بدون و فکر کن، توی صورتت خمیازه میکشند و با چشمای ورم کرده نگاهت میکنند و تنها مهیای خوردن و خوابیدن اند. خوبهاشون تو رو به آسوده زیستن و بدهاشون تو رو به آسوده مردن دعوت میکنند.
آخه چی شده که صدای به این واضحی و حرفی به این حسابی رو نمیفهمیم. اگر کسی جفنگ بگه و بینش نهایت یک حرف نیمه درست بزنه براش کلی آفرین و احسنت میفرستیم ولی واسه کتابی که سخنی رو ناروا نگفته و خطی کج درش نیست و یک سره قرآن و سنت و عقله لب تر نمیکنیم. بعد با چشمای مظنون بهش نگاه میکنیم و ابروهامون در هم میرند که نکنه فریبکاری باشه؟
وای و صد وای! چطور معاذ الله قرآن میتونه فریب باشه؟ مگه این کتاب پر از آیات قرآن نیست؟ مگه میشه در چیزی که فریب نیست فریب باشه؟ چون خطایی درش نیست فریبه یا چون صد در صد مطابق با آراء و عقاید بعضی ها نیست فریبه؟ شما از باطل بودن این کتاب میترسید یا از حق بودنش؟ ببینم اگر این کتاب شریف مثل هزار کتاب دیگه که هر حرف بی سندی رو میزنند یا به ناکجا آباد ارجاع میدن حرف میزد فریب نبود. حالا که پر از عقلانیته فریبه؟ عجب عصر وارونه ای.
خدا بر امت واپسمونده و بیمار و در خود فروریخته پیامبرش رحم کنه و بهشون امان بده. چرا که به بد ورطه ای افتادند و با این وضع سرنوشت شومی در انتظارشون هست. گرچه که خداوند متعال فرموده تا خود ما تغییری نکنیم به فریادمون نمیرسه و ما فراموش شدگان خودمون و خدای خودمون خواهیم بود. چنانکه فرموده : «إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» [۱] و فرموده: « نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ » [۲] و فرموده: « نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ » [۳]
بله، از ماست که بر ماست!!
منبع پادکست: پایگاه اطلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی > نگارخانه > صوت > عصر وارونه