و پاییز با همهی زیباییهای رنگارنگش…..
اما هیچ یک از مناظر چشمنوازش مرهم دلتنگیهایمان نمیشوند؛
و هیچ کدام از رنگهای پرطرفدارش توانِ پنهان کردن فراقِ مهدی را ندارند؛
و همین است که در پاییز بیقرارتر میشوی…
اما آیا بیتابی و پریشانی ذرهای از غربتِ مولایت کاسته است؟
ندبههایی که خواندهای چه اندازه تو را به تأمل دربارهی آوردن مهدی علیه السلام واداشته است؟
بارها در دعای عهد از خدا خواستهای «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ»؛ «خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاع کنندگان از او و از شتابندگان به سویش در برآوردن خواستههایش قرار بده.»
چقدر نگران این تمنّایت از پروردگار هستی؟
آنچه مسلّم است: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست.» لذا مرید بودن، یار بودن تنها و تنها در عمل نمایان است؛ که اگر غیر از این باشد در دام ریا و تزویر گرفتار شده، رنگ عوض میکنی و ناگاه در خزانِ انتظار از ریسمان الهی جدا شده و به بیراهه میروی.
شاعر چه زیبا میگوید:
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
حذر از پیروی نفس که در راه خدای
مردمافکنتر ازین غول بیابانی نیست
دوست بیقرارم!
اگر معتقدی در مسیر إظهار امام مهدی علیهالسلام نقش مؤثری داری؛
اگر حقجو هستی و دغدغهی اسلام را داری؛
اگر علاقمندی قدمی در جهت حمایت و اعانت از امام مهدی علیه السلام برداری، دعوت میکنم به جمع برادران و خواهرانِ مسلمانت در نهضتِ فراملی و فراجناحیِ زمینهسازی برای ظهور به نام «بازگشت به اسلام» ملحق شوی تا زندگی را به رنگ مهدی ببینی.
ان شاء الله.