متن شبهه:
نهضت بازگشت به اسلام، چیزی شبیه به انجمن حجّتیه است و گفتمانی مانند آن دارد!
پاسخ به شبهه:
أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
سلام علیکم و رحمت الله
رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ
یکی از شبهاتی که در رابطه با نهضت بازگشت به اسلام و در مورد نهضت حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی مطرح هستش، مقایسهی این نهضت با انجمنی موسوم به «انجمن حجّتیه» هست که در واقع در سایت دفتر معظم له در نقد شماره ۵۲ هم به اون پرداخته شده. خُب این قیاس یک قیاسی معالفارق هست و قیاس معالفارق هم از انواع مغالطه هست. در واقع ما اگر بخوایم این قضیه رو تبیین بکنیم، میتونیم در چهار محور این رو مورد بررسی قرار بدیم.
در مورد محور اول باید دقت بکنیم که نهضت بازگشت به اسلام یک نهضتی است فرا جناحی و فرامذهبی و مبتنی بر یقینیات و مسلمات اسلامی؛ در صورتی که انجمن موسوم به حجّتیه یک گروه شیعی هست و در واقع رویکرد اخباری داره و در واقع حدیث گرایی و اخباری گری هم بنا بر مبنای علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب شریف «بازگشت به اسلام» از موانع اقامهی اسلام هستش و کسی که این رویکرد رو داشته باشه نمیتونه زمینهساز ظهور باشه و به جای اینکه بیاد خودش زمینهسازی ظهور بکنه خودش از موانع ظهور هست و باعث طولانیتر شدن غیبت امام میشه؛ در نتیجه با این رویکرد مقایسهی این نهضت مبارک با انجمن حجّتیه، قیاسی مع الفارق هستش و این مغالطهای هستش که مغرضان و دشمنان این نهضت و یا افراد جاهل این رو مطرح میکنند.
در مورد محور دوم باید عرض بکنم که انجمن موسوم به حجّتیه مثل سایر گروههای شیعی معتقد هستند که در واقع برداشتن موانع ظهور بر عهدهی خداوند هست و مردم هیچ نقشی ندارند، در حالی که در نهضت بازگشت به اسلام به رهبری علامه منصور هاشمی خراسانی عقیده بر این هست که در واقع علت غیبت امام مهدی علیهالسلام مردم هستند، مردم مقصّر هستند و باید موانع ظهور رو بردارن و امنیت امام رو تأمین بکنند؛ چرا که امام مهدی علیه السلام به خاطر عدم امنیت در پردهی غیبت و غربت قرار گرفتن و در واقع علامه خراسانی در کتاب شریف بازگشت به اسلام تأکید کردند که مردم باید با اجتماع، تمهید و تعهّد زمینهی ظهور رو فراهم بیارن و امنیت امام رو تأمین بکنند. بنابراین بر انجمن حجّتیه و سایر گروههای شیعی هم واجب هستش که از این باب حطّه [دروازهی رستگاری، نجات و آمرزش] وارد بشن و در واقع این راهکار عقلایی رو دنبال بکنند.
اما در محور سوم در واقع یک تفاوت دیگهای بین انجمن موسوم به حجّتیه با نهضت بازگشت به اسلام وجود داره و اونم این هستش که اگر چه انجمن حجّتیه در واقع هر حکومتی غیر از حکومت امام مهدی علیه السلام رو طاغوت میدونه، اما هیچ وقت به معنی واقعی به مبارزهی واقعی با طاغوتهای زمان برنخاسته و همیشه یا مصالحه کرده یا سازش کرده؛ در صورتی که در نهضت بازگشت به اسلام مبنای کار مبارزه با همهی طاغوتهای زمان هستش و هر حکومتی غیر از امام مهدی علیه السلام طاغوت شمرده میشه. حالا اگر چه رویکرد انجمن حجّتیه رو ما بتونیم مثلاً به تقیه یا مثلاً توقّف یا مثلاً جدایی دین از سیاست تعبیر بکنیم ولی اینها هرگز در واقع مبارزهی واقعی با طواغیت شمرده نمیشه و چون مبنای اونها این نیست بلکه اونها توقف و سکوت هستش. اگرچه این توقف و سکوت هم در واقع به گسترش ظلم و ستم در جهان میانجامد و این یکی از تفاوتهای بسیار مهم انجمن حجّتیه با نهضت مبارک بازگشت به اسلام هستش.
و اما محور چهارم و آخرین محور در واقع در مورد گفتمان نهضت بازگشت به اسلام و گفتمان علامه منصور هاشمی خراسانی هستش که در مطابقت کامل با موازین عقلی و شرعی است و این نشاندهنده و امارهای از اتصال ایشون به خلیفهی خداوند هست؛ اگرچه ایشون در این زمینه هیچ ادعایی ندارند ولی بر همهی آزاد اندیشان و متفکران و محققان بر همهی اینها در واقع واجب و لازم هستش که تحقیق بکنن و از راه تحقیق و مطالعه و پیگیری پی به حقانیت این نهضت ببرند و این در صورتی است که در واقع گفتمان انجمن موسوم به انجمن حجّتیه هرگز مطابق با یقینیات و مسلمات اسلامی و موازین عقلی و شرعی نیست و این تفاوتی هستش که بر باریکبینان و نکتهسنجان هیچ موقع پنهان نمیمونه.
امیدوار هستم که از بحثی که مطرح شد نهایت استفاده رو برده باشید و در پناه خداوند بزرگ مؤید و منصور باشید.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته