أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
عرض سلام و وقتبخیر دارم خدمت دوستان و همراهانی که این فایل صوتی رو گوش میکنند. ان شاء الله بنا دارم در این فایل صوتی به یک شبههای که برخی از منتقدان نهضت بازگشت به اسلام حول نام این نهضت وارد میکنن و مطرح میکنن پاسخ بدم.
ابتدا ببینیم این شبهه چی هست؟ برخیها میگن که چرا نام نهضت جناب علامه منصور هاشمی خراسانی و همچنین نام کتاب ایشون «بازگشت به اسلام» هست؟ میگن مگر ما کافر هستیم و در واقع کافر شدیم که ایشون میخواد ما رو به اسلام برگردونه؛ خُب در پاسخ به این شبهه بنده چند نکته رو خدمت شما عرض میکنم ان شاء الله.
نکتهی اول که در واقع پاسخ اصلیه به این شبهه هست در خود کتاب جناب علامه صفحهی ۱۳ بخش درآمد پاسخ داده شده. بنده از رو برای شما میخونم: «هدف از این نوشتار زمینهسازی نظری برای بازگشت عملی مسلمانان به اسلام به معنای اقامهی آن پس از اضاعهی آن توسط آنان است؛ بنابر این فرض که آنان اقامهی اسلام چنان که باید را ترک کردهاند؛ با توجه به اینکه ثمرات آن به نحوی که مقتضای اقامهی اسلام است در میان آنان مشهود نیست، بلکه تبعات ترکش در میانشان مشهود است و با این وضع بحثی در ضرورت بازگشت به اسلام نیست.»
خُب این گفتاری که خوندم این بخشی از کتاب شریف جناب علامه که خوندم به اندازهی کافی روشنگر و پاسخگوی این شبهه هست، اما اگر بخوام به صورت مصداقیتر وارد مسأله بشم و توضیح بیشتر عرض کنم، باید بگم که حضرت علامه اینجا استدلال میکنن به اینکه بشر امروزی و در واقع مسلمان امروزی در آتش فساد و انحراف و فتنه داره میسوزه و از بیعدالتی و ظلم داره رنج میبره. ایشون استدلال میکنن با توجه به اینکه در واقع برخی از مسلمونها دارن توی نقاط مختلف جهان نسلکُشی میشن و برخی دیگشون توسط حاکمان ظالم توسط این حکّام جور داره فشارهای عظیمی [بهشون] وارد میشه؛ اینها ثمرات این چیزی هست که ما امروزه به اسم اسلام میشناسیم و این ثمرات، ثمرات اسلام حقیقی نیست و نتیجتاً این نکته رو به ما میفهمونه که این اسلامی که امروز به نام اسلام و به رسم اسلام هست، اسلام حقیقی نیست. البته این مؤیداتی هم داره؛ مثلاً در اخبار و روایاتی فراوانی از پیامبر اکرم و اهل بیت طاهرین این نکته اومده؛ مثلاً یکیشو بنده برای شما قرائت میکنم. میفرمایند در آخر الزمان اسلام مانند پوستینِ وارونهای بر تن میشود و از اسلام جز اسمی و از قرآن جُز رسمی باقی نمیماند.
خُب حالا که ما فهمیدیم که این اسلامی که الآن به ما شناسوندن و در واقع ما شناختیم و داریم بهش عمل میکنیم، این اسلام حقیقی نیست و دلیل مشخصش هم به علت ثمرات نامطلوبش هست، باید چیکار کنیم؟ طبیعتاً ما بایستی اسلام رو بر مبنای عقل، قرآن و سنت متواتر بازتعریف کنیم و به اون عمل کنیم و این تعریف همون «بازگشت به اسلام» هست. در واقع نهضت بازگشت به اسلام یک پُلی هست از وضعیت اسفبار کنونی به وضعیت روشن اسلام خالص و کامل که در حقیقت این مهاجرت یک خیر بزرگ و یک امر بسیار معقول هم هست.
اما به عنوان نکتهی دوم باید خدمت کسانی که این شبهه رو مطرح میکنن بگم که متأسفانه اینها بهطور کلی از اونچه که نهضت بازگشت به اسلام و رهبر گرانقدر اون میگه پرت و گمراه هستند؛ چرا که اگر از نظر مبنایی بخوایم بررسی بکنیم رهبر فرزانهی این نهضت، اسلام و مسلمانی رو به اظهار لسانی میدونه و معتقده کسی که بگوید من مسلمان هستم، با او معاملهی مسلمان میشه و او در حقیقت مسلمان شناخته میشه و تا زمانی که اقرار به کفر خودش نداشته باشه، او مسلمان محسوب میشه و از نظر اخلاقی هم همینطور این نهضت اصلاً اهل تکفیر و توهین و این جور ماجراها نیست؛ اصلا از اینجور مسائل جدا هست، فارغ از این مسائل هست؛ بلکه یک نهضت اتّحاد آفرینه که هدفش این هست که بر مبنای اون یقینیّات و مشترکات مورد اتّفاق همهی مذاهب اسلامی یک جبههی واحد از مسلمانان در مقابل جبههی کفّار تشکیل بده. لذا مشخّصه و حتّی نیاز به گفتن شاید نداشته باشه که این نهضت اصلاً برای مسلمانان هست و مخاطبش اون دسته از مسلمانانِ حقجو و حقطلبی هست که اسلام رو دوست دارند، دغدغهی اسلام [دارند] و طبیعتاً به اون باور دارند، نه کافرانی که در واقع از اون متنفر هستند و بغض و کینه نسبت به اسلام و مسلمان دارند.
و اما نکتهی آخر و یا شاید سخن آخری که بنده میخواستم عرض کنم خدمت معاندان و منتقدان کم دقت و بیانصاف نهضت بود که با طرح این شبهاتشون حقانیت و اصالت این نهضت رو بیش از پیش مشخص میکنن. بنده میخواستم خدمت اینها بگم که اگر واقعاً و انصافاً میخوان با علامه منصور هاشمی خراسانی آشنا بشن و پیام ایشون رو متوجه بشند و در واقع اهل خیر هستند و اهل پیروی از حق هستند در صورتی که اون رو بشناسند، به جای اینکه به این ظاهرسازیها به جای اینکه به این ظواهر بپردازند، به جای اینکه حاشیهسازی کنند یا به جای اینکه سناریوهای رنگارنگ و متنوّع علیه این نهضت، رهبر فرزانهی اون و معتقدان به این نهضت بسازند، بیان و این گفتمان رو خیلی منطقی و به دور از اون موانع شناخت هفتگانه، موانع شناختی نظیر: جهل، تقلید، اهواء نفسانی، دنیاگرایی، تعصّب، تکبّر و خرافهگرایی بررسی بکنن. ببینند آیا حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی چیزی جز حق در این کتاب گفته؟ آیا پیام او چیزی جز پیام انبیا هست؟ قطعاً اگر این کار رو بکنن با شخصیت حقیقی علامه منصور هاشمی خراسانی آشنا میشن و همین هم هست که به سود اونها هست نه اینکه دقیقاً علامه منصور هاشمی خراسانی کی هست یا در واقع تحصیلات ایشون چی هست؟ ایشون مکان زندگیشون کجایه؟ اینها به ما ربطی نداره، اینها به کسی که دنبال حق هست ربطی نداره چنانکه فرمودن: «اُنْظُرْ الی مَا قَالَ، و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ»؛ به اون چیزهایی که گفته میشه دقت کن نه به اون کسی که منادی هست، نه به اون کسی که در واقع اون رو داره میگه اون چیزی که اهمیت داره پیام و بطن نهضت هست، پیام اصلی این نهضت هست که ما امیدواریم این بزرگواران که نقد دارن بر نهضت بازگشت به اسلام، این گفتمان رو بررسی کنن، این گفتمان رو دقیق مورد بررسی قرار بدن تا اگر اون رو حق یافتن هرچه زودتر اجابتش کنند و به یاری این زمینهساز غریب و مظلوم امام مهدی علیه السلام بپیوندند و بشتابند در حقیقت و اگر در نظرشون باطل بود با دلیل به ما بگن که فکر میکنم این یک پیشنهاد منطقی و معقول و خیرخواهانهای هم هست.
امیدوارم که از این فایل صوتی استفادهی کافی رو برده باشید، شما رو به خداوند میسپارم و التماس دعا دارم.
والسلام علی من اتبع الهدی.