اَعُوذُ بِاللّهِِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم.
بِسْمِ اللَّه الرَّحْمَن الرَّحِيم
سلام علیکم خواهران و برادران عزیز و همراهان همیشگی. خُب یک شبههی دیگر رو در این فایل صوتی مطرح میکنیم و پاسخ میدیم. بعضی از معاندین و مخالفان ما و دشمنان نهضت بازگشت به اسلام که روششون به هر حال افترا زدن و شلوغکاری و شانتاژ هست یک سری شبهاتی رو مطرح میکنند که بنده در سه عنوان این رو خلاصه کردم.
یکی آنکه میگن نهضت بازگشت به اسلام یک فتنهی خطرناکیست، یک به هر حال دسیسهای است از طرف دشمنان که اینا چه کار کردن، این دسیسه رو خیلی حساب شده خیلی مهندسی شده اینو آمدن طراحی کردن، خیلی هوشمندانه و به جانِ مثلاً شیعیان انداختن، یا به جان مسلمانان انداختن!
نکتهی دومی یا شبههی دوم این هست که اینا میگن این نهضت بازگشت به اسلام و جناب علامه منصور هاشمی خراسانی، این هم از قماش مدعیان دروغین هست، این جریان و این عالم بزرگوار رو اینطور اینها خطاب میکنن و میگن این فرد هم دقیقاً همون حرفها رو میزنه با روشهای متفاوتی؛ یعنی همون ادعاها همون خرافات همون اباطیلی که دجّالها و مدّعیان کذّاب دارن، کسانی امثال احمد بصری و دیگران همون ادعاهایی که مطرح میکنند رو حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی هم همون ادعاها رو داره، همون ادعاها رو مطرح میکنه، اما با روش دیگری اما «تصریح» نمیکنه به اون ادعاها اما صراحتاً اون جایگاهها رو بیان نمیکنه و این حاکی است از یکجور مثلاً ریاکاری حاکی است از نفاق؛ خُب دشمنان وقیح و هتّاک نهضت بازگشت به اسلام اینطور میگن و اون رو حاکی از -به هرحال- نفاق میدونن.
نکته سوم هم این است که اینها میگن این یک مقدمهچینی است همهی نکاتی که حضرت علامه فرمودند یا نهضت بازگشت به اسلام بهش اشاره میکنه برای ادعاهای بیشتر برای بالا بردن سطح این ادعاها و به هر حال تصاحب مقامها و موقعیتهای بیشتری؛ این مجموعهی شبهاتی است که در این جلسه بهش پاسخ خواهیم داد انشاءالله.
نکتهی اول این هست که عزیزان باید توجه بکنند، قبلاً هم ما این رو در جای دیگری عرض کردیم به تفصیل که شگرد این افراد حقیر و بیمایه و کسانی که سلاحی برای مقابله با نهضت بازگشت به اسلام ندارند؛ یکی از مهمترین شگردها و حربههاشون القای وجود یک توطئه است؛ یعنی میگن یه کاسهای زیر نیمکاسه است، یک مسالهای هست. اینها میخوان یک هراسی یک دلهرهای یک نگرانی در مخاطب ایجاد بکنند و این طور جلوه میدن، اینطور وانمود میکنن، اینطور القا میکنند که این نهضت یک جریان مخوفِ مرموزِ زیرزمینی است که باید ازش بترسی! مثلِ وقتی بچهها رو میخوان مثلاً شیرینی نخورن، شکلات نخورن از یک لولو خورخورهای مثلاً میترسانن. اینها هم دقیقاً مردم رو همینطوری فرض کردن و فکرمیکنن گوشهای مردم دراز هست و میگن که حالا یک جریان خطرناکی است یک سری دسائسی و توطئههایی پشتش هست و باید شما بترسید، شما باید هوشیار باشید باید بصیرت داشته باشید، اینطوری مردم رو میترسانن، مردم رو نگران میکنن و این هم شگردشون هست.
این دقیقاً روش تبلیغی کافران علیه اسلام هست همین امروز هم همینطور است. این روش، روشِ سالم و روش مورد تأیید اسلام نیست و همونطور که امروز هم روند و پروسهای که کافران دارن دنبال میکنند، کافران حربی و بدخواهان اسلام که همون روند اسلام هراسی است. همهی جهان رو سعی میکنن از اسلام بترسانند، اسلام رو یک دینِ خطرناک، دینِ افراطی و تکفیری و تروریستی نشان بدن؛ این پروپاگاندا و این در واقع عملیات به اصطلاح روانی که اینها انجام میدن خُب این روش رو امروز علیه نهضت بازگشت به اسلام هم دشمنانش دارن انجام میدن؛ با افکار عمومی بازی میکنن مردم رو نگران میکنن، مردم رو میترسانن تا مردم مراجعه نکنند به اون منابع اصلی نهضت بازگشت به اسلام و این کتابها، این حکمتها رو نخوانن.
خُب این درحالی است که همهی این حرفاشونم بدون دلیله؛ یعنی اگر اینها یک دلیلی ارائه میکردن خُب ما میگفتیم یک دلیل ارائه کردین، ما پاسختون رو بدیم؛ ولی همهی اینها فقط حرفه فقط یاوهسرایی است فقط سخنبافی است؛ اینها بنگاههای سخنپراکنیشون و این تریبونهای فاسدشون فقط تولید فحش و تولید افترا و تولید اتهام میکنن و وقتی ازشون میپرسی دلیلت چیه؟ برچه اساس داری این اتهامات رو میزنی؟ برچه اساس میگی این دسیسهی آمریکاست، دسیسهی انگلیسه، نمیدونم سفارت انگلیس اینا رو پرورش داده، آمریکا، اسرائیل فلان … بر چه اساس اینو میگی؟ جواب قانع کنندهای نمیدن همگی یک مُشت سناریوست، همگی یک مشت خیالبافی است که هیچ دلیلی براش ارائه نمیکنن و لذا عقلا و خردمندان و افراد منصف پیش از اینکه تحت تأثیر این شلوغبازیها و این در حقیقت معرکهگیریها و هیاهوها قرار بگیرن، پیش از اون سؤال میکنن که تو این رو بر چه اساسی میگی؟ این افترای عظیمیست که شما دارید میزنید! بر چه اساس این حرف رو میزنید؟ و اونجاست که اینها خلع سلاح خواهند شد.
و نکتهی بعد در ذیل پاسخ اول که باید عرض بکنم این است که اگر قراره توطئهای در کار باشه، اگه قراره دسیسهای از سوی کافران و دشمنان اسلام در کار باشه این دسیسه وجود امثال همین کسانی است که دارن این شبهات رو مطرح میکنن. وجود یک فرقهی ظالم یک فرقهی مستکبر و منحرف و بدعتگذاری است که امروز داره ضربهی مستقیم به اسلام میزنه! داره یک خنجر زهرآگینِ مسموم و بسیار کاری رو به اسلام عزیز و به شریعت خداوند میزنه. انگلیس و آمریکا و اسرائیل و همهی کفّار و ملحدین و مستکبرین اگر میخواستن یک ضربهی کاری به اسلام بزنن دقیقاً همینکار رو میکردن؛ یعنی یک حکومتی به نام اسلام یک مجموعهای یک جریانی رو به نام اسلام ایجاد میکردن، حکومت رو به دستش میدادن، زمینه فراهم میکردن برای اینکه به حکومت برسه تا هم اسلام رو نابود کنه، هم قرآن رو نابود بکنه، هم شیعه رو نابود بکنه، هم سُنّی رو و یک نفرتپراکنی و یک انزجارفراگیری در مردم نسبت به اسلام ایجاد بکنه. الان امروز ما در ایران دقیقا همین حقیقت رو میبینیم؛ یعنی به برکت حکومت چهل سالهی این آقایان ما روند گریز از اسلام رو داریم میبینیم و در واقع یک تحوّلات بسیار نگران کنندهای رو در اعتقادات مردم در اخلاق مردم، در نگرش مردم و گسترش اون سکولاریسم و دینگریزی و دینزدایی در عرصهی اجتماع و سیاست و فرهنگ رو در ایران داریم میبینیم. خُب این نتیجهی عملکرد چنین حکومتی است دیگه؛ عملکرد چنین فرقهای است عملکرد یک گروه از افرادی است که اینها یکباره به هر حال به یک مِکنتی رسیدن، به یک شرایطی رسیدن اون هم با نام اسلام و همهی ظلمها و فسادها و در حقیقت جنایاتی که مرتکب شدن رو به نام اسلام انجام دادن.
خُب پس اگر دسیسهای در کار باشه، دقیقاً این دسیسه مصداقش خودِ اینها هستند. اینهایی که به نام امام زمان به نام حضرت مهدی علیهالسلام و با عنوان ولایت مطلقهی رسول الله آمدن هزار جور در حقیقت ظلم کردن، هزارجور اجحاف کردن، خون مردم رو در شیشه کردن و اختلاسهای چند هزار میلیاردی و در واقع مفاسد اقتصادی سیاسی اخلاقی و… در ذیلِ همین حکومت در زیر چکمههای همین حکومت اتفاق افتاده و این خرافاتی که شما میبینید این غلوی که در مورد حاکمان میبینید و در حقیقت مسائلی که در حوزهی مهدویت امروز مشاهده میشه که مهدویت رو به یک امرِ خرافیه انفعالی تقلیل داده. چاه جمکران و این هیئتهای مذهبی و نمیدونم منبرهای سخیف عوامانهی خرافی رو. خُب اینها مسببّش کیا هستن؟ متولّیان امر حکومت که خود رو متولّی دین هم میدانند.
بنابراین امروز ما میبینیم که اگر ما بخوایم چنین نگاهی داشته باشیم بگردیم دنبال دسیسه بگردیم دنبال خیانت و خائنین، اتفاقاً پیدا میکنیم اگه بخوایم اهلش رو پیدا بکنیم. الان شما ببینید چرا کافران در طول دو سه دههی اخیر اینقدر زبان خبیثشون دراز شده اینقدر وقیح شدند اینقدر دستاویز و در حقیقت زمینه برای بهانهجویی و بهانهگیری دارن. کی به دست اینا گزک میده؟ این برنامههایی که مثلاً از صدای آمریکا پخش میشه منعکس میشه، اون برنامهی نمیدونم «صفحهی آخر» که اون مجری خبیثش در آخر هر برنامه اسلام رو به استهزا میگیره، خُب این بخاطر چیه؟ بخاطر آقایون مُلاها و اون طلبهها و اون آخوندهایی که از شکم خودشون و با خرافهگرایی محض یک چیزهایی رو به اسلام نسبت میدن و موجب وهن شریعت رو فراهم میآرن. خُب پس اگر به دنبال دسیسه و خائن باشیم باید به افراد دیگری ما اشاره بکنیم.
نکتهی دوم این هست که منظور از ادّعا چیه؟ اینها میگن حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی همان ادّعاهایی رو داره که مدّعیان دروغین دارن یا میگن شما که اشاره میکنید و میگین حضرت علامه ادعایی نداره نخیر اینطور نیست اتفاقاً خیلی هم ادعا داره! ادعاهای مختلفی داره بعد برمیشمارن یک دو سه چهار… یا شما بیسواد هستید معنای ادعا رو در این بحث ما نمیدانید یا هم خود رو به اون راه زدید! منظور ما از ادّعا که حضرت علامه ادعایی ندارند، اتفاقاً منظور ما هم همون ادعاهایی است که همهی مدعیان دروغین در تاریخ کردن و امروز هم دارن میکنن. ما میگیم حضرت علامه چنین ادّعاهایی نداره؛ یعنی ادّعای امامت مثلاً نداره ادعای نیابت نداره ادعای مهدویت نداره ادعای عصمت نداره. اینجور ادعاها رو نداره. ادعا نداره که از جانب خداوند منصوب شده ادعا نداره که موعوده. بله، این ادعاها رو نداره و اگر شما معتقدید داره باید دلیل ارائه بکنید؛ روی هوا که نمیشه حرف زد! اما اینکه حضرت علامه داره به سوی اسلام دعوت میکنه قرائت او و گفتمان او بهترین و مستدلترین قرائت هست. ایشون داره زمینه سازی برای ظهور میکنه ایشون در فضلش و اون شأن علمی و معنوی ایشان تردیدی نیست، بلکه در افضلیت ایشون نسبت به سایر علما… خُب اینها رو اگه شما وردارین به عنوان ادعا بیارین که خُب خیلی کار مضحک و سخیفی کردید که مثلاً حضرت علامه ادعا داره من دارم به سوی اسلام دعوت میکنم، ادعا داره من تو این حوزه مثلاً درست گفتم، ادعا داره در این زمینه باید اصلاح صورت بگیره. اینها که ادعا نشد! اینها دیدگاهای ایشان هست و در واقع عملکرد ایشان هست، گفتمان ایشان هست که خُب هرکس مدّعی است غلطه باید بیاد بحث بکنه. هرکس مدعی است نادرسته باید بیاد احتجاج و استدلال بکنه. وقتی ما حرف از ادّعا میزنیم، منظور همان ادعایی است که مدعیان دروغین کردن، ادعاهایی است که رهبران همین آقایون میکنن ادعای ولایت مطلقه، ادعای نیابت، ادعای انتصاب از جانب خداوند. خُب این ادعاها رو الان رهبران مثلاً حکومت ایران دارند؛ دجالها و مدعیان کذابی مثل احمد بصری هم دارن اینجور ادعاها رو حضرت علامه ندارند. پس اگر منظور از ادعا این باشه بله صریحاً و مکرراً ما گفتیم حضرت علامه ادّعای امامت و مهدویت و نیابت و عصمت و اینجور ادعاها نداره اصلاً شأن ایشان أجلِّ از این ادعاهاست و ایشان به دنبال امر دیگری هستند؛ به دنبال اصلاح امور مردم و دعوت مردم به سوی امام هستند بدون اینکه جایگاه ویژهای برای خودشون قائل بشن یک جایگاه الهی یا یک کسی که منصوب است از طرف خداوند؛ چنین ادعایی ایشان ندارن صریحاً من عرض میکنم. هرکس هم خلاف این رو میگه باید بیاد ثابت کنه.
نکتهی بعدی که عرایضم هم طولانی نشه این هست که خُب اینها میگن که حضرت علامه همون ادعاها رو داره، اما تصریح نمیکنه بنابراین این یک جور نفاق است؛ یعنی اون ادّعایی که داره رو نمیگه!
خُب واقعاً ما بیایم با دیدهی انصاف نگاه بکنیم. آیا منافق خودِ این کذّابها نیستند؟ کسانی که دارن افترا میزنن، کسانی که بدون وجود هرگونه مستند مشخصی، بدون اینکه حضرت علامه چنین ادعایی کرده باشه اون رو به ایشان نسبت میدن. منافق اون کسیه که ادعای امامان خودشو رها میکنه، ادعای کسانی که میگفتن ما ولایت مطلقه ی رسول الله داریم؛ حتّی ادّعای عصمت میکردن بعضیهاشون و اون ادعاها رو نسبت میده به حضرت علامه که چنین ادعاهایی ندارن؛ یعنی ادعای اون رهبران خودش رو وا گذاشته یا تغافل میکنه نسبت به اونها و اونها رو نسبت میده به حضرت علامه. خُب رهبران این آقایان ادّعای انتصاب از جانب خداوند دارن، امامِ منصوب من الله خود رو میدانن، ولیّ امر جهان اسلام خود را میدانند؛ خود رو نایب امام مهدی میدانند. این همه ادعا رو اینها رها میکنن و نادیده میگیرن و مثل افراد کور باهاش برخورد میکنند و بعد یک عالم وارسته و فرزانه که بدون هیچ گونه ادّعایی داره به سوی حضرت مهدی علیه السلام دعوت میکنه، میگن این مدعی دروغین هست! حالا چیه ادّعای ایشون؟ درست نمیگن!
و نکتهی بعدی اینه که خُب خودِ اینها دارن اعتراف میکنن که حضرت علامه صریحاً چنین ادعاهایی نکرده این اعتراف خیلی جالبی است. خودِ شما میگویید که حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی تصریح به چنین اموری نکرده، نه ادعای امامت نه مهدویت نه نیابت نه ولایت، هیچکدوم از اینها رو نمیگه. خُب اگر ایشون تصریح به این امر نکرده شما بر چه اساس دارید این رو ادّعا میکنید بر چه اساس چنین تهمتی به ایشان میزنید؟ ذهنخوانی میکنید لابد! یا غیبگویی میکنید یا کفبینی میکنید! خُب واضح است که نفاق در کسانی است که با خیرهسری و وقاحت تمام حضرت علامه رو بخاطر ادّعای نکرده ملامت میکنن. اگر کسی ادّعا بکنه ادّعای امامت بکنه که به نظر ما هم ادعای واضح البطلان و وقیحانهای است خُب بله این باطله. اگر کسی ادعا نکنه شما میگید نه میخواد ادّعا بکنه به شکل مرموزی بیان میکنه، نمیدونم تصریح نمیکنه.
همهی اینها بخاطر چیست؟ بخاطر این هست که دشمنان حضرت علامه و این افراد معاند و لجوج چیزی برای ارائه ندارند! خلع سلاح شدن. اگر یک کسی بیاد ادعای باطلی بکنه ادعای واضح البطلانی بکنه مثل همون ملعونی که در عراق چنین ادعایی کرده خُب رد کردنش خیلی راحته، خیلی راحت شما میتونید اونو رد بکنید چون حرفی که میزنه واضح البطلانه. اما حضرت علامه یک سخن حقی رو مطرح کرده بدون اینکه ادّعایی رو دربارهی خودش مطرح بکنه. اینها دست و پا میزنن خود رو به در و دیوار میزنن و نمیدانن چطور باید حضرت علامه رو رد بکنن. لذا یاوه میگن افترا میزنن دروغ میگن و به ایشان تهمتهای بیپایه میزنن. خُب این هم حاکی از استیصال و ناچاری و شقاوت اینهاست. خُب شما وقتی سلاحی برای مقابله با این عالم بزرگوار ندارید بهتر است سکوت بکنید؛
و نکتهی سوم هم که میگن اینها یک مقدمه چینی است حالا بعداً یک ادعاهای بزرگتری خواهد شد این هم خیالبافی و خیالپردازی و حرفهای کودکانه است. این قصاص قبل از جنایته که در نظر همهی عقلا قبیح هست. کاری که نشده، اشتباهی که انجام نشده، انحرافی که ایشان مرتکب نشده بخاطر اون نمیشود ایشان رو متّهم کرد یا محکوم کرد؛ به این عنوان یا با این استدلال که فردا ممکنه ایشون این کار رو بکنه. خُب این یک توهم توطئه است دیگه. فردا خود شما هم ممکنه اساساً ملحد بشی، مرتد بشی (همین کسی که شبهه رو داره مطرح میکنه) و دربارهی فردای کسی نمیشود به ضرس قاطع صحبت کرد و نمیشود چنین افترا و اتّهامی زد.
لذا این سه تا شبهه ان شاء الله پاسخ داده شد؛ شبههی اول بحث طراحی و دسیسه و دشمن و اینها که گفتیم شگرد اینها هست که مردم رو با اینها میخوان فریب بدن و روش کافران هست برای ضربه زدن به اسلام و نکتهی دوم هم ادعا رو تعریف کردیم و گفتیم ایشان ادعایی مانند ادّعاهای مدّعیان دروغین ندارند و منافق اون کسی است که بیپایه و بیشرمانه اینطور افترا میزنه و دروغ میبنده و گفتیم همینها خودشون اعتراف کردند که حضرت علامه چنین ادعاهایی ندارد و تصریح به این امر نکرده. و نکتهی سوم هم گفتیم قصاص قبل از جنایت قبیح هست و شایسته است که اینها از اون خودداری بکنن.
انشاءالله که موفق باشید. خدانگهدار.